دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست
قانعمبیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاهگاهی که کنارت بنشینم کافیست
گلهای نیست مـن و فاصـــــــله ها همزادیم
گاهیاز دور تـــــو را خوب ببینم کافیــــــست
آسمانیتو ! در آن گستره خورشیدی کن
منهمین قدر که گرم است زمینم کافیست
منهمین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگیاز باغچه ی شعر بچینم کافیست
فکرکردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
کههمین شوق ٬ مرا خوب ترینم ! کافیست
فاضل نظری
درباره این سایت